در مورد بعضی کلمات باید بیشتر فکر کرد! وقتی دقیق تر فکر میکنی تازه متوجه میشی که چیز زیادی از اون مفهوم نمیدونستی.
انسانیت، میتونید توی یک جمله تعریفش کنید؟ جمله ای بگید تا بشه خوب درکش کرد؟
علت فکر کردن به "انسانیت" را اینجا گفته ام.
با اینکه من هم در این دنیای دیجیتال غرق شدم، از داخل کتابخانه اتاقم فرهنگ معین را برداشتم و به دنبال کلمه انسانیت گشتم. چیزی نبود! پس دست به دامان همان دنیای دیجیتال شدم و معادل هایش را پیدا کردم. آدمیت، آدمی گری و بشریت. چون دوست داشتم دست به کاغذ زده باشم، پس برگشتم پیش دکتر معین و این کلمات که تازه به دست آورده بودم را پیدا کردم. آدمیت و آدمی گری که هیچی برایم نداشت؛ اما بشریت، چند کلمه دیگر به دست داد: انسانیت، مردمی. تکلیف کلمه انسانیت که مشخص بود. پس به دنبال کلمه مردمی گشتم و دو نتیجه پیدا کردم. 1- انسان بودن، انسانیت، بشریت. 2- دارای صفات نیک انسان بودن، مروت.
این بازی برام جذاب شده بود پس رفتم سراغ کلمه بعدی یعنی مروت. نتایجش مردی و مردانگی بود. برای مردانگی، 1-مرد بودن، رجولیت 2- دلیری، شجاعت. و برای مردی، 1- مرد بودن، رجولیت. 2- آراسته به صفات نیک انسانی بودن، جوانمردی. 3- شجاعت، دلیری. 4- قوه باه
حالا که کلمات کلیدی خوبی دست آوردیم، چرا همین روال رو ادامه ندم تا تعاریف دقیق تری پیدا کنم؟
دلیر: 1- دلاور، شجاع، بهادر. 2- بیباک، گستاخ.
شجاع: 1- دلیر، دلاور؛ ج.شجعان. 2- نوعی از مار باریک.
جوانمرد: 1-کریم، سخی، بخشنده. 2- صاحب همت، فتی.
کریم: 1- بخشنده، با کرم، سخی. 2- درگذرنده از گناه، بخشاینده. 3-از صفات خدای تعالی است.
تا اینجا فکر میکنم راهی برای تعریف انسانیت پیدا کرده باشم؛ انسانیت را میتوان در هر رفتاری که بیانگر خوبی باشد، از جمله بخشندگی دید.
اما باز هم این سوال که خوبی چیست، مشکل ساز میشد و باعث میشد تعریف کاملی نداشته باشیم و نیاز باشه صفات نیک و خوبی رو تعریف کنیم. برای بخشندگی طبق همون راهکار قبل به نتایجی مثل گذشتن از گناه و تقصیر و داد و دهش میرسیم. پس میتونیم بخشندگی رو به عنوان یکی از صفات خوب بررسی کنیم. همین جاست که به تعریف گناه و تقصیر و اشتباه، نیاز پیدا میکنیم.
واقعا برای چه چیزهایی میشود از کلمات اشتباه و گناه و بد استفاده کرد؟
اشتباه: 1- پوشیده شدن، نهفته ماندن. 2-مانند شدن. 3-باز نشناختن، باز ندانستن. 4- سهو، خطا. (معنی های اول به خاطر ریشه "شبه" معنی شده)
خطا: 1- گناهی غیر عمد. 2- سهو، اشتباه، نادرست.
سهو: 1-فراموش کردن. 2- خطا کردن، خبط کردن. 3- فراموش کردن دای جزئی از نماز است در جای خود. 4- فراموشی 5- لغزش، اشتباه، خبط، خطا.
گناه: 1- جرم، خطا، بزه، اثم. 2- سهو، غلط. 3- جفا، ظلم
جرم: گناه، بزه.
اثم:1- گناه، بزه، ذنب، خطا. 2-کاری که کردن آن ناروا باشد، آنچه که تحرز و اجتناب از آن شرعا و طبعا واجب باشد. 3- می، باده. 4- قمار
پس تا اینجا ساده ترین تعریفی که برای انسانیت پیدا کردیم، این شد که هر جور صفات نیک مثل بخشندگی که به موجب آن از عملی که شخصی نباید انجام میداده اما انجام داده، گذشت کنیم!
قطعا درست نیست! و مطیئنم کلی خرابکاری کردم تا اینجا!
پس، از یک روش دیگه برای پیدا کردن معنی این کلمه استفاده کردم و در مورد پسوند ئیت گشتم .
با "یت" مصدر صناعی ساخته میشه و کاربردش دادن معنای مخصوص به کلمه است تا تمام خصوصیات مخصوص آن لفظ را داشته باشد. در واقع با اضافه کردن "یت" به انسان، به مصدر صناعی "انسانیت" تبدیل میشه که دلالت بر مجموعه صفات انسان دارد.
فکر میکنم مسیر بهتری برای رسیدن به معنا و مفهوم انسانیت پیدا کردم.
انسانیت به معنای تمام خصوصیاتی است که یک انسان باید داشته باشد تا انسان خطابش کنیم و این خصوصیات، کاملا منحصر به انسان است و در واقع همان تفاوت هایی است که باعث میشود دیگر حیوان خطابش نکنیم.
دوست دارم بعد تر، بیشتر درباره انسانیت بحث کنم و از دیدگاه های فلسفه و روانشناسی، دقیق تر بررسی اش کنم و مفاهیمی مثل مهربانی و هوش و رفتار اجتماعی رو هم مطرح کنم و در آخر هم به قوانین و حقوق بشر و اینطور مسخره بازی ها برسم!
فعلا فکر میکنم انسانیت یعنی انسان بودن!