یکی دیگه

یکی از هم جریانی ها

یکی دیگه

۳ دیدگاه

من یکی بودم که خود نیست
نمیدانم
مثل یکی دیگه بودم      یا که نه      به کل یکی دیگه بودم

جنگ

۰ دیدگاه

 

کتاب هاى سوخته و حنجره هاى بریده اى که همه یک چیز را ناله میکردند

کافى نیست

راهش نیست

همگان معنى صلح را میشناسیم

فریاد و بانگ صلح بیهوده است

گوش ها میشنود

چشم ها میبیند

هرروز میشنوند هرروز میبینند

هرروز شلیک میشوند

روان پژوه و بدترین نویسنده این حوالی ام
خاطرات بودنم را مینویسم
هرچه باعث شود بیاندیشم را دوست دارم
yekidie