یکی دیگه

یکی از هم جریانی ها

want to save your changes to life

۳ دیدگاه

نرم‌افزار word را باز می‌کنم؛ یک پاراگراف می‌نویسم؛ خوشم نمی‌آید. ضربدر بالای صفحه را می‌زنم.

 

- want to save your changes to documents?
- don’t save.

تکرار

۳ دیدگاه

چشماشو که باز کرد نوری ملایم از پنجره به صورتش میخورد.
کمی چشم ھاش رو تنگ کرد.
برگشت و ساعت رو از روی موبایلش نگاه کرد.
چند تایی ھم پیام داشت.
با چشمای تنگ کرده و ابرو ھای توی ھم رفته پیام ھاش رو بررسی میکرد.

روان پژوه و بدترین نویسنده این حوالی ام
خاطرات بودنم را مینویسم
هرچه باعث شود بیاندیشم را دوست دارم
yekidie